پيام
+
اي کاش که دکتر
به جاي سيگار
زجر کشيدن را برايم قدغن کرده بود!
مهرباني #
103/2/19
كيوان گيتي نژاد و
آره به خدا ما کخ پوستمان کلا کلفت شده است ولي خدايي اگر دکتري وجود داشت که زجر کشيدن را مي تونست خوب کنه ديگر اسم دکتر براش بچه بازي و قصه بود اون را بايد پرفسور زندگي ياد مي کردن ولي ما گشتيم نود شما هم نگرد نيست د چون فکر آرام بودن هم اگر دروغ هم به خود گفته باشيد براتون آرامش مي ياره من سالهاست کهدارم اينطوري آروم ميشم مثل سيگار بدون نيکوتين يا آدامس ترک سيگار عمل مي کنه
كيوان گيتي نژاد و
زجر کشيدن گاهي اوقات اينقدر در زندگي آدمها جاي باز مي نند که همواره آنها را ملزم به اين مي کنه که براي فراموش کردن غم هر چيزي را آزمايش يا بهش گرايش مي يابند چون زجر کشيدن عادتش ام درد اوره هيچي کي نمي تونه بگه من از زجر کشيدن لذت مي برم فقط يک آدم جو گير مثل من مي يلد اين حرف و ميزنه که من دوست دارم براي بدست آوردن هر چيزي زجر
كيوان گيتي نژاد و
بکشم گه جو گير شده و معناي تلاش رو با زجر يکي بگيره و نفهمه داره چي ميگه اونجاست که يک بابا هم که منتظر گرفتن سوتي مي. گه دهنش و سرويس کنيد تا يادش بمونه زجر يعني چي و من هم مي گم داداش ما يک چيز گفتيم تو چرا جدي گرفتي مگه خودت تا امروز خالي نبستي يا جو نگرفته ات و دعا مي کنم هيچوقت خداست خودش هم نياره
كيوان گيتي نژاد و
چون آدم اگر آدم باشه و معني زجر کشيدن را با تجربه کسب کرده باشه هرگز راضي نميشه حتي دشمنش هم اون و امتحان يا دوره کنه چون بد بد حتي براي دشمنت هم بد و فقط جايي که لازمه اينه که خدا مي گه اگر در دنيا ذره اي خير کروي باشي جواب داره و اگر يک مسقال هم بدي کرده باشي جزاش مي بيني پس فقط خدا جبار ورحيم مي تونه
كيوان گيتي نژاد و
بگه فلاني بايد يا لايق زجر کشيدن هست يا نه و بشر نيز چون تبعش خوش طلبي پس چيزي که خوش براي اون پس بايد براي برادر م من خودش هم خوشي و سلامت دعا کنه و شيطان هم سزاوار زجر کشيدن نيست مثل يک اعدامي که تير رو بايد تو سرش زد يعني نزديکترين راه به مرگ و زجر دادن مال دوره باستان بود
كيوان گيتي نژاد و
چون در اون دوره زجر کشيدن و هر چيز رو کسب کردن و به دست آوردن توام با زجر و بدبختي بود و لذا زجر کشيدن يک مقوله عادي و هر روزي بود لذا تعيين زجر در آن دره با توجه به شرايط آن دوره امري متداول بود ولي در اين عصر که علم و فهم چه ديني و چه شرعي و انتخاب روس زندگي و حتي در برخي از کشور ها مکانهايي است که مي توني بري و در آنجا با تعيين وسيله لس که دوست داري درخواست مرگ کني
كيوان گيتي نژاد و
مثل سوئيس دليلش اينه که بيشترين تعداد مردم افسرده را داره و دليلش نبود يک اقليم ثابت و مداوم و اينکه همه به فکر خود و نه معني لدت مي دونه و نه معني کنار هم و نه معني خير خواهي همه چي پول تعيين مي کنه و جايي مي سه که همين پول ميشه بلاي جونت که ميري يک شرکت تا ا نجا مرگت و تعيين کني من نمي دونم بايد به اونايي که مهاجرت مي کنند به اين کشورها چه گفت
كيوان گيتي نژاد و
ببخشيد اون موقع ها که مي نوشتم زياد حالم خوب بود ولي الان دود همه سرم را پر کرده و هرچه مي نوشتم از حال خوب بود نه الان که دودي شدم و ناي ضر زدن ندارم