شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سال هشتاد و پنج بود، تهران دانشجو بودم. يه شب يکي از دوستانم گفت: بيا بريم خونه يکي از شهدا. همراهش رفتم. سالگرد شهادت شهيد بود و دوستان و همرزمان شهيد همه جمع شده بودن منزل پدر شهيد اون شب براي اولين بار اسم شير غرب *غلامعلي پيچک* رو شنيدم. امشب دلم عجيب ياد آقا غلامعلي رو کرد...
ان شالله ايشون هم حواسشون بهتون هست...
http://maysan.parsiblog.com/Old/Feeds/ سلام...ان شا الله
2--براي تو
رتبه 67
28 برگزیده
254 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
2--براي تو عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top